مشکل در تجهيزات يا ضعف تجسس !؟

کليد واژه ها : هواپيماي سبک + سانحه در جنگل + سازمان امداد و نجات جمعيت هلال احمر  + مرتضي مرادي بور { رئيس مديريت کنترل ، هماهنگي و عمليات } + امدادگران + تيم هاي تجسس +سگ هاي زنده ياب +  مهدي ولي پور { مدير عامل سازمان } + حسين درخشان { سخنگوي هلال احمر } مرحوم حسين دادگر { خلبان هواپيما } مرحوم حسيني { سرنشين } + فرودگاه آزادي + کلا چاي ، رامسر ، چابکسر ، چالوس { محل هاي احتمالي سانحه ! } روابط عمومي سازمان هواپيمايي کشوري + شرکت فرودگاه هاي کشور + تيم تخصصي کوه نوردي

مقدمه اي براي آغاز ...

هنوز يک هفته از انعکاس سانحه هواپيماي { سسنا ۱۷۲ } آموزشگاه معراج و غم از دست دادن دو انسان شريف و بزرگوار نگذشته بود که متآسفانه خبر گم شدن يک فروند هواپيماي اموزشي سبک همه رو نگران کرد . همون شب { ۲۹ تيرماه } از طريق کاربران شبکه فيس بوک مطلع شدم " حسين دادگر " کاپيتان و دوست او بنام " حسيني " با هواپيماي ياد شده عازم رامسر بودند . حس و حال غريبي بود . همه دست به دعا و نيايش برداشته بودند . اين روند همچنان ادامه داشت تا اين که چند روز بعدش من صفحه فيس بوک ام رو به دليل اقدام ناشايست بعضي دوستان ( قرار دادن تصاويري با محتواي سياسي و اظهار نظرهاي اپوزيسيوني ! اون هم بدون هماهنگي با من ) ، از ترس مسدود کرده و ديگه هيچ منبع و خبري دال بر براي آگاهي از سرنوشت هواپيما بدستم نرسيد ! راستش رو بخواهيد از اون جايي که ذاتآ { شما بخونيد مادر ذاتي } آدم بسيار خوشبيني هستم ، تصورم اين بود که حتمآ تا حالا گروه هاي ورزيده تجسسي و امدادگران هلال احمر با کمک اهالي بومي منطقه صد در صد سرنشينان هواپيما رو پيدا کرده اند . و اگر غير از اين باشد ، حتمآ خبرش در رسانه ها منتشر مي شد ! و با اين خيالات پوچ و واهي { ارواح عمه ام } چقدر هم خوشحال بودم !!  تا اين که متآسفانه بعد از گذشت دقيقآ سي روز که به قول مشهدي ها { خودش يه عمره ! } روز ۲۹ مرداد ماه خبر کشف جنازه ها اون هم بالاي درخت منعکس شد .. ! باور کنيد به هيچ عنوان قصد زير سوال بردن پرسنل با غيرت و شرافتمند سازمان هلال احمر رو نداشته و ندارم . { چون بار ها در ايام جنگ و زلزله هاي کرمان ، بم و .. از نزديک شاهد ايثار و تلاش بيش از حد اين عزيزان بوده ام } . اما قصد دارم از زاويه ديگري به اين موضوع بپردازم . اما نخست نظر شما رو به اظهار نظرهاي مختلف جلب مي کنم :  

اصل خبر چه بود ..؟  

يک

يک ماه قبل ، ۲۹ تيرماه { به نقل از مسولان هلال احمر }

لينک منبع

 يک هواپيماي شخصي در آسمان تهران- چالوس ناپديد شد
گروه شوک: يک هواپيماي کوچک شخصي که با دو سرنشين از فرودگاهي در نزديکي کرج بسوي شمال کشور به پرواز درآمده بود در مسير هوايي تهران- چالوس دچار سانحه نامعلومي شد و از صحنه رادار ناپديد گشت. اين هواپيماي شخصي دونفره روز پنجشنبه گذشته در فرودگاه اشتهارد واقع در نزديکي کرج از روي باند به پرواز درآمد تا سرنشينانش را به رامسر برساند، اما هنگامي که اين هواپيما در مسير تهران- چالوس بر فراز آسمان در حال پرواز بود، مسئولان برج مراقبت ناگهان متوجه شدند که علامت تصويري آن از صفحه رادار محو شد. گفته مي شود اين هواپيماي کوچک متعلق به يک شرکت هواپيمايي به نام «جا ايروي» بوده که به نظر مي رسد به يک فرد به عنوان هواپيماي اجاره اي واگذار شده بود و يک هواپيماي شخصي تلقي مي شد که در اختيار خانواده اي قرار داشت. به گزارش خبرنگار شوک؛ تا زمان تنظيم اين خبر (ساعت دو بعدازظهر جمعه) هيچ خبري درباره ناپديد شدن هواپيما و سرنوشت دو سرنشين آن مخابره نشده بود و يکي از مسئولان در فرودگاه مهرآباد هم به خبرنگار ايسنا گفته به احتمال زياد اين هواپيما سقوط کرده ولي خبري قطعي درباره اين سانحه در دست نيست.

 مسئولان هلال احمر نيز به شوک اعلام کردند در پي اعلام خروج اين هواپيما از رادار، تيم امدادي هلال احمر با يک فروند هليکوپتر شب پنجشنبه و صبح جمعه در منطقه چابکسر و کلاچاي به جست وجو پرداختند ولي اثري پيدا نکردند، سگ هاي زنده ياب نيز در حال جست وجو هستند ولي ردي پيدا نکرده اند. تحقيقات همچنان ادامه دارد. مسئولان روابط عمومي سازمان هواپيمايي کشوري و همچنين شرکت فرودگاه هاي کشور هم حاضر به دادن توضيحاتي درباره سرنوشت سرنشينان هواپيما و سانحه احتمالي نشدند و ضمن اظهار بي اطلاعي در اين باره گفته اند خبري درباره چنين سانحه اي نشنيده اند.　　　　 هواپيماي شخصي شركت «جا ايروي» که يک هواپيماي آموزشي است با پرواز از فرودگاه آزادي اشتهارد قصد داشت در فرودگاه رامسر بر زمين بنشيند اما گزارش هاي رسيده نشان مي دهد که هواپيما هرگز به مقصد نرسيده و هرگونه تلاش براي ارتباط راديويي با سرنشينان اين هواپيماي شخصي دونفره بي جواب مانده است. آخرين خبر: همسر يكي از قربانيان اين پرواز كه همسرش حسين دادگر به همراه حسيني با هواپيماي شخصي عازم رامسر بودند گفت: مسئولان هواپيمايي از طريق موبايل محل سقوط هواپيما را شناسايي كرده اند.

دو

آغاز عمليات نجات { رئيس مديريت کنترل ، هماهنگي و عمليات }

لينک منبع

سازمان امداد و نجات هلال احمر  

رییس مدیریت كنترل، هماهنگی و عملیات سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر از تلاش ۳۵ امدادگر برای یافتن سرنشینان هواپیمای سبك دو موتوره كه روز پنجشنبه از رادار خارج و سقوط كرده بود، خبر داد. . مرتضی مرادی پور با بیان اینكه در ساعت ۱۳:۴۰ روز پنجشنبه (۲۹ تیرماه) امدادگران جمعیت هلال احمر از سقوط یك فروند هواپیمای سبك دو موتوره  ( منظورش دو نفره بوده ) آموزشی در مسیر تهران چالوس، باخبر شدند، گفت: با كسب این خبر بلافاصله تیم های جستجو و نجات برای یافتن سرنخی از محل سقوط این هواپیما به محل اعزام شد. وی با بیان اینكه تیم های جستجو و نجات از دو استان گیلان و مازندران برای یافتن محل احتمالی سقوط هواپیمای آموزشی به محل، اعزام شدند، گفت: با توجه به حساسیت موضوع، امدادهوایی نیز برای جستجوی محل سقوط به منطقه اعزام شد.

مرادی پور با بیان اینكه هفت تیم (۳۵ امدادگر) وظیفه جستجو محل سقوط هواپیما را بر عهده داشتند، گفت: بر اساس اطلاعات دریافتی، به نظر می رسد هواپیما در محلی میان كلاچای و رامسر سقوط كرده است. رییس مدیریت كنترل، هماهنگی و عملیات سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر با بیان اینكه به علت شرایط نامساعدجوی، امكان جستجو در ارتفاعات توسط بالگرد وجود ندارد، گفت: تلاش امدادگران برای یافتن لاشه هواپیمای سقوط كرده همچنان ادامه دارد

سه

شناسايي محل سقوط  ، { اين بار از زبان مدير عامل }

لينک منبع

 سقوط هواپیمای دونفره در ارتفاعات رامسر

مدیرعامل جمعیت هلال احمر مازندران از سقوط یک فروند هواپیمای سبک دو نفره در ارتفاعات جنوب شهرستان رامسر در روز پنج شنبه خبر داد. «مهدی ولی پور» در گفت وگو با ایرنا افزود: این هواپیما در 12 مایلی جنوب رامسر در کوه های البرز سقوط کرده و به نظر می رسد دو سرنشین آن کشته شده اند.وی گفت: به محض اطلاع از این واقعه، بالگرد این جمعیت که مشغول امدادرسانی به سیل زدگان گیلان بود به منطقه سقوط هواپیما اعزام شد و در حال حاضر عملیات جست وجو برای یافتن لاشه هواپیما و پیکر دوسرنشین آن در حال انجام است.ولی پور اظهار داشت: ارتباط این هواپیما ساعت 30/11 دقیقه صبح پنج شنبه با برج مراقبت فرودگاه شهرستان رامسر قطع شده بود. گفته می شود این هواپیما سبک از استان قزوین به سمت رامسر در حرکت بود.
محل سقوط هواپیما از طریق تلفن شناسایی شد

همسر صاحب هواپیمای شخصی سقوط كرده در ارتفاعات شمال كشور از مسئولان ارگان‌های ذیربط به ویژه امدادگر درخواست كرد كه تمام تلاش خود را برای پیدا كردن سرنشینان هواپیما به كار ببرند. خانم دادگر در این باره، اظهار كرد: روز گذشته همسرش (حسین دادگر) صاحب هواپیمای شخصی جاایروء به همراه دوستش آقای حسینی به مقصد رامسر پرواز كردند. وی افزود: پرواز از فرودگاه آزادی انجام شد، اما ساعت 13:30 متوجه شدیم كه به مقصد نرسیده‌اند و ماجرا را از فرودگاه جویا شدیم كه آنها به ما اعلام كردند، هواپیما از رادار خارج شده است. به گفته وی، مسئولان فرودگاه از طریق گوشی تلفن همراه یكی از دو سرنشین، محل سقوط هواپیما كه در دامنه یكی از كوه‌های منطقه بوده است را مشخص كردند.
وی با بیان اینكه طبق اعلام سازمان‌های امدادی، به دلیل ابری بودن هوا، نمی‌توان با هلی‌كوپتر به جست‌وجو در ارتفاعات پرداخت، اظهار كرد: مردم محلی به كمك امدادگران منطقه در حال جست‌وجو برای یافتن هواپیما و دو سرنشین آن هستند. همسر صاحب هواپیمای سقوط كرده در پایان از مسئولان ارگان‌های مربوطه به ویژه امدادی درخواست كرد كه تمام تلاش خود برای پیدا كردن هر چه سریعتر هواپیما و دو سرنشین آن به كار گیرند.

چهار

ده روز بعد ، از زبان { روابط عمومي هلال احمر .. ! }

لينک خبر

 مدیر روابط عمومی سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر ایران با بیان اینكه محل سقوط هواپیمای سبكی كه در پنجشنبه ۲۹ تیرماه در پی سانحه، سقوط كرده بود، هنوز مشخص نشده است، از اعزام تیم تخصصی كوهنوردی و ایثار این سازمان به محل حادثه خبر داد . حسین درخشان در گفت و گو با خبرنگار «حوادث» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در تشریح نحوه عملیات جستجو برای یافتن محل سقوط هواپیمای سبكی كه ۱۰ روز پیش دچار سانحه شده و در مكانی نامعلوم سقوط كرده است، گفت: بر اساس اطلاعات ارجاع شده به سازمان امداد و نجات، محل سقوط این هواپیمای سبك مشخص نیست و امدادگران باید از قزوین كه مبدا پرواز این هواپیما بوده تا رامسر كه مقصد بود را جستجو كنند.

وی با بیان اینكه به دلیل كوهستانی و صعب العبور بودن مناطق، عملیات جستجو به كندی صورت می گیرد، گفت: روز گذشته یك گروه از امدادگران تیم ایثار و همچنین تیم تخصصی كوهنوردی برای ادامه عملیات جستجو به منطقه اعزام شده است. درخشان با بیان اینكه دكتر حیدری معاون امداد و نجات این سازمان نیز برای نظارت بر چگونگی انجام عملیات نجات به منطقه اعزام شده است گفت: در سه روز اخیر منطقه از طریق هوایی مورد پایش قرار گرفت اما تاكنون گزارشی مبنی بر رویت هواپیمای سبك دریافت نشده است. مدیر روابط عمومی سازمان امداد و نجات هلال احمردرباره چرایی بی نتیجه ماندن عملیات جستجو به ایسنا گفت: هواپیماهای سبك به دلیل ساختارشان در هنگام سقوط دچار آتش سوزی نمی شوند و به دلیل كوچكی این هواپیما احتمال عكسبرداری هوایی نیز وجود ندارد و جنگلی بودن منطقه باعث تداوم عملیات جستجو شده است

پنج

در نهايت کشف اجساد بعد از ۳۰ روز  .. !

{ اين بار از زبان سخنگوي هلال احمر .. ! }

لينک خبر

 حادثه > داخلی- همشهری‌آنلاین :
سخنگوی سازمان امداد و نجات هلال احمر از کشف اجساد دو سرنشین هواپیمای ناپدید شده در استان گیلان خبر داد. حسین درخشان درباره جزئیات این حادثه گفت: 29 تیر ماه امسال یک فروند هواپیمای آموزشی با دو سرنشین بر فراز آسمان رودسر استان گیلان ناپدید شد که پس از اطلاع موضوع به هلال احمر 74 نفر از امدادگران در قالب هفت تیم، جستجو در منطقه را برای یافتن هواپیما و سرنشینان آن آغاز کردند. وی افزود: پس از 30 روز تجسس سرانجام عصر امروز لاشه هواپیما در ارتفاعات چابکسر کشف شد. اجساد دو سرنشین هواپیما نیز در بالای درختی در همان منطقه پیدا و از سوی امدادگران به پائین منتقل شد. مدیر روابط عمومی سازمان امداد و نجات هلال احمر به مهر گفت: علت این حادثه از سوی کارشناسان در حال بررسی است

براستي چرا بعد از يک ماه .. !!؟  

  " چرا بعد از يک ماه !!؟؟ ‌" اين اولين پرسشي است که به ذهن من و خيلي هاي ديگه مي رسه  ، و اين ابهام به وجود مي ياد که .. چرا اين همه زمان .. !؟ اون هم در تابستان ! آيا مشکل از تجهيزات قديمي و نا کارامد ماست !؟ يا خداي ناکرده زبونم لال { هفت قدم رو به قبله } ضعف مديريت و تجسس عامل تاخير در شناسايي شده است  !!؟  اگه بپذيريم به دليل تحريم هاي حاکم بر کشور فاقد تجهيزات شناسايي مدرن هستيم ، اين سوال بر اذهان نقش مي بنده که .. چرا تاکنون در اين مورد اطلاع رساني نشده و واقعيت ها رو به مردم نگفته ايم !؟ باور بفرماييد خيلي راحت مي شد از هموطنان خواست تا در کنار کمپين هاي رنگارنگ و جمع اوري ميليون ها امضاء و تجمعات گاه و بي گاهي که در جلوي سازمان هاي بين المللي انجام مي دهند ، يک بار هم به خاطر مسايل غير سياسي و حفظ جان خودشون اعتراض به لغو تحريم هاي غير انساني براي " ورود قطعات و لوازم يدکي هواپيماهاي مسافربري ( غير نظامي ) تجهيزات امدادي و پزشکي و غيره .. " صداي به حق خويش رو به گوش جهانيان برسونند .. !؟ البته اين رو اضافه کنم ، اقداماتي خود جوش از سوي شهروندان مانند ( کاپيتان شهبازي عزيز ) هر از گاهي صورت گرفته ، که به هيچ عنوان کافي نيست .. و حال نگاهي به شق دوم قضيه بيندازيم . يعني اگه بر فرض محال ضعف مديريت يا نبود نظارت کارشناسانه باعث کندي تجسس ها و عدم هماهنگي براي امدادگران باشد ، چه کسي پاسخگوست .. !؟

البته نبايد فراموش کرد ، نکات و مسايل تخصصي و پيچيده متعددي در اين حرفه وجود دارد که در سطح ادراک و فهم بنده و افراد عادي نيست . مثلآ ممکنه تصور شود شرايط امداد و تجسس فقط در فصل زمستان و مناطق بهمن خيز دشوار است ! در حالي که شايد از نگاه متخصصان امر ، جستجوي  امدادگران در جنگل و مناطق کوهستاني به مراتب سخت تر از شرايط برفي در فصل زمستان باشد ! به همين دليل است که لزوم شفافيت در اطلاع رساني سريع و به موقع از زبون مسولان مربوطه هميشه تاکيد شده است . و آگاه کردن مردم از بروز شايعات و حرف هاي در گوشي در جامعه جلوگيري مي کند . اما همان طور که گفتم قصد دارم از زاويه ديگري به اين مسئله پردازم ..   

يک سوال مضحک .. !

از زماني که يادم مي آيد حتي در رژيم شاهنشاهي که بحث تحريم و مشکلات خريد تجهيزات در ميان نبود خصوصآ در اغلب سوانحي که براي هواپيماهي نظامي به ويژه " قارقارک " هاي دوست داشتني ام پيش مي اومد ، هميشه مي شنيدم لاشه هواپيما يا اجساد سرنشينان اون هم بعد از چند روز جستجوهاي نا اميدانه علمي ، اغلب توسط چوپانان و يا سگ هاي گله کشف و اطلاع داده مي شد ! براي همين همواره از خودم مي پرسيدم .. چرا از اين چوپانان و سگ هاي وفادارشون براي جذب به صورت حرفه اي در مراکز امداد و نجات استفاده نمي شوند !!؟ قطعآ اين بندگان خدا توانايي واستعداد  صعود به مناطق صعب العبور رو بهتر از نيروهاي آموزش ديده مي دونند ! طبيعي هم است . چون اون ها  نسل به نسل و از همون دوران کودکي با رموز کوهستان و صخره هاي سر به فلک کشيده آشنا شده و انس گرفته اند ! و اين خيلي با اون جووني که بر حسب ضرورت و حرفه ابتدا به شکل تئوري و سپس کلاس هاي اموزشي حضور و جستجو در کوهستان رو مي اموزند ! حتي من معتقدم کوه نوردان حرفه اي که معمولآ در تجسس ها از اون ها سخن به ميان مي آيد ، چون انگيزه اوليه شون بخاطر  ورزش و تفنن بوده است ، تومني دو زار با اون چوپان زاده اي که هر نفس اش از دل کوهستان بوده و به طور مستمر و حتي به اجبار به عنوان حرفه و شغل اصلي شب و روز گاهي ماه ها در دل طبيعت بسر مي برد واقعآ فرق مي کنه .. اين قضيه رو مي شه حتي به سگ هاشون هم نسبت داد .. ! خنده داره مگه نه !؟؟ اما مي شه بهش فکر کرد ! البته من شنيده ام که در خيلي از موارد گروه هاي مردمي از همين چوپانان بهره مي برند .. اما قبول کنيد حضور موقتي و افتخاري هرگز کاربرد آموزشي براي بقيه ندارد !

تناقض آشکار در اطلاع رساني !  

من براي اين که خداي ناکرده متهم به سياه نمايي يا تهمت و افترا نسبت به سازمان يا اشخاصي که  نامي از اون ها در اين نوشته به ميان مي ايد نشوم ، ناچارآ استناد به منابع رسمي و رسانه هاي داخلي مي کنم . از اين رو به سبک و سياق نمايشنامه نويسان ، تحليل ام رو به پنچ اپيزود { بخش } تقسيم کرده ام . البته اون قسمت از اخبار فوق که با رنگ قرمز مشخص کرده ام ، صرفآ براي سهولت در ارجاع به تحليل هايم است . در مبحث شماره  " يک " مشاهده مي کنيم که نخستين بار خبر گم شدن هواپيماي دو نفره اموزشي در تاريخ ۳۱ تيرماه توسط روزنامه وزين " ايران " که وابسته به دولت است منتشر مي شود . نکته قابل توجه در اين خبر  " غير رسانه اي شدن سانحه تا ساعت ۲ بعد از ظهر روز بعد يعني جمعه است  " منظور خبرنگار روزنامه ايران اشاره به تلکس خبرگزاري هاست . چون رسانه ها براي کسب خبرهاي روز شنبه خود ، جمعه ها فعال اند و يکي از منبع اصلي شون خبرگزاري ها است . اين رسانه به نقل از مسولان هلال احمر در جايي اعلام کرده است {   مسئولان روابط عمومي سازمان هواپيمايي کشوري و همچنين شرکت فرودگاه هاي کشور هم حاضر به دادن توضيحاتي درباره سرنوشت سرنشينان هواپيما و سانحه احتمالي نشدند و ضمن اظهار بي اطلاعي در اين باره گفته اند خبري درباره چنين سانحه اي نشنيده اند. } اين يعني دروغ محض ! چطور چنين چيزي ممکنه  !!؟؟ طبق استناد به منابع خودشون در همين خير به نقل از مسولان برج مراقبت ، اعلام شده که هواپيما از صفحه رادار محو شده است  ! حال چه اصراريه که آقايون اين گونه صلاح دونسته اند که به صورت رسمي اعلام کنند که " خبري درباره چنين سانحه اي نشنيده اند !!‌ " در حالي که دم خروس در همان مطلب کاملآ پيداست ! 

حال چرا با قاطعيت مي گويم اين دو نهاد ( يا هر کسي که به نقل از آن ها بيان کرده است ) واقعآ دروغ مي گويند ؟ اولآ اگه مسولان برج مراقبت يا مراکز راداري کشور با چنين موردي مواجه شوند ، موظف هستند فورآ مراتب رو به نهاد ها و سازمان هاي ذيربط اطلاع دهند . که قطعآ آقايون روابط عمومي و سازمان فرودگاه هاي کشور مطلع مي شوند . اما فرض رو بر اين بگذاريم که قوانين تغير يافته اند و من بي سواد و عامي { به تعبير مغرضان دلنوشته ها } در جريان پروسه فوق نيستم . چطور امکان دارد يک بالگرد هلال احمر به مدت دو روز در مناطق وسيعي پرواز کرده و براي خودش دور بزند ، اون وقت کسي از سازمان عريض طويل سازمان هواپيمايي و ديگران خبر ماموريت اون رو نشنيده باشند ! توجه شما رو بار ديگر به اين جمله مسولان امداد جلب مي کنم که گفته اند (  تيم امدادي هلال احمر با يک فروند هليکوپتر شب پنجشنبه و صبح جمعه در منطقه چابکسر و کلاچاي به جست وجو پرداختند ولي اثري پيدا نکردند ) واقعآ درک اين تناقض ها برايم دشوار است . به قول " کراسوس سردار خوش تيپ رومي " در فيلم  " اسپارتاکوس " { به ارواح خدايانم پناه مي برم ! نقل به مضمون } عجيبه نمي دونم چرا امروز من هم همش به ارواح گير داده ام .. خدا بخير کنه .. !

  

آغاز عمليات نجات .. { لينک منبع خبر }

اما قبل از ايپزيد " دو " بايد ابتدآ گريزي به سخنان مدير عامل محترم هلال احمر در بخش " سه " که او هم همان روز با ايرنا مصاحبه کرده ، بزنيم . او ابتدا مختصات محل سانحه رو  ۱۲ مايلي جنوب رامسر  واقع در کوه هاي البزر بيان کرده و در ادامه همين خبر از قول همسر مرحوم " دادگر " هم نقل شده  است که محل سانحه توسط  تلفن همراه يکي از سرنشينان پيدا شده است . پس در بخش  " دو " بايد اشاره آقاي " مرتضي مرادي پور " که گفته است " بر اساس اطلاعات دریافتی، به نظر می رسد هواپیما در محلی میان كلاچای و رامسر سقوط كرده است. " را بايد به عنوان يک اصل مهم استناد کنيم . زيرا مهم ترين مبحث در  منطقه اي به وسعت جغرافيايي " اشتهارد تا چالوس " اون هم مملو از درختان سر به فلک کشبده جنگلي و کوه هاي صعب العبور ، همانا نقطه سقوط است . که شکر خدا با استناد به سخن مدير عامل محترم ارايه محل سانحه و رد يابي تلفن همراه آن هم شناسايي شده بود . پس تاخير طولاني در کشف به خاطر چيست !؟ زيرا تا اون جايي که عقل ناقص من قد مي دهد ، پالس هاي حاصل از تلفن همراه به صورت دايره وار ، و نقطه اي کاملآ مشخص در مدار زمين ( با مختصات دقيق جغرافيايي ) نشان داده مي شود .  مگه اين که .. کشف محل سانحه اون هم به نقل از مسولان هواپيمايي به همسر مرحوم " حسين دادگر " و رسانه اي شدن آن ، همه و همه براي دلخوشي کاذب به همسر کاپيتان و خانواده هاي وابسته به آن ها باشد ! يا شايد هم آرامش افکار عمومي ( که من بعيد مي دونم اصلآ براي اين مسئول محترم  اهميت تبليغي داشته باشد ! ) پس هدف از پخش خبر چي مي تونه باشه  !؟ مسئله ۱۲ مايلي جنوب رامسر چي !!؟ چرا در طول يک ماه گذشته خبري دال بر جستجوي علمي بر پايه مختصات تقريبي اعلام شده صورت نگرفته بود !!؟؟ بگذريم ...   

 

راستش رو بخواهيد من وقتي به عناوين طولاني و پر مفهوم جناب " مرتضي مرادي پور " دقت مي کنم ، بي تعارف هر يک از اون واژگان براي من { شايد هم هر بنده خداي ديگري } عظمت و جلال تداعي مي کنه که هر يک به تنهايي براي خدمتگزاري به مردم کافي است ! لطفآ يک بار با ديده علمي به کلمات نگاه کنيد " رییس مدیریت كنترل ، هماهنگی و عملیات سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر .. ! " خود کلمه " رئيس " به تنهايي  يک دنيا بار قدرت و اقتدار به همراه داره . واژه  " مديريت " واقعآ براي خودش مجموعه اي از صفات بارز ، شغلي با کلاس رو تداعي مي کنه ! و اما " کنترل " بيان گر نظارت و دقت بر اعمال و رفتار زير مجموعه هاست . چه کيفي داره ادم از يکي که خوشش نمي ياد ، دستش رو به کمر زده و مرتب ايراد بني اسرائيلي بگيره .. ! نکته مثبت اش هم اينه که نشان دهنده دانش و برتري تجربه نسبت به ديگران است ! " هماهنگي " و هماهنگ کردن نياز به تبحر و دانش خاصي داره و روابط عمومي بالايي رو مي طلبه .. و صاحب اين کلمه به تنهايي کلي کار هاي خير مي تونه انجام بده ..  و اما " عمليات " اين يکي از کلماتي است که کاربرد هاي متفاوتي دارد . چه در بخش نظامي و مليتاريسم و چه در اجراي هر نوع کار عام المنفعه .. مگه نشنيديد که مي گن طرف يک ادم عملياتيه ! يعني قدرت اداره و انجام هر پروژه اي رو دارد . اما از حق نگذريم خود واژه " سازمان " هم ابهت و وقار مخصوص خودش رو داره .. همه از خداشونه که به زير مجموعه سازماني در آيند . يا شغل سازماني داشته باشند .. با اجازتون ديگه از " امداد و نجات " فاکتور مي گيرم .. چون سه مبحث ديگه مونده ممکنه خسته بشيد .. ! تا اين جاي کار چنين نتيجه مي گيرم که .. دست و بال اين مدير بزرگوار در هلال احمر  بنا به عناوين شغلي اش خيلي بازه و کاربرد دارد .  

خب با اين مقدمه طولاني واضح و مبرهن است هر ادم خوشبختي جمع اين واژگان و القاب رو داشته باشه ، قطعآ آدم گره گشايي است . هر يک از عنوان ها رو اگه روي سنگ بگذاريم ، راه مي افتد .. با اين تفاصيل بنده حقير با ديدن اين همه القاب کاربردي ، به محض مطالعه خبر پيش خود چنين تصور کردم اين مقام محترم بنا به پست سازماني اش به محض دريافت خير سانحه ، حتمآ يک " اتاق فکر " فعال راه اندازي کرده است . و با چسباندن يک کاغذ پهن و بزرگ بر ديوار دفترش ، تمام استعداد هاي سازماني ، منطقه اي ، بومي رو ارزيابي کرده حتي چوپان هاي روستاهاي سر راه در مسير پروازي رو به همراه سگ هاي گله از قلم نيداخته است .. ! و از روي برنامه و بنا به مختصات جغرافيايي هر يک از گروه ها رو مديريت ، کنترل و هماهنگ کرده است تا به نوبت و مهندسي شده عمليات هاي مختلف رو مديريت نمايد . پر واضح است حتي اگه مسئله شناسايي محل سانحه بوسيله تلفن همراه قمپزي بيش نبوده باشد ، با مختصات اعلام شده ( ۱۲ مايلي جنوب رامسر ) با مديريت منسجم ظرف کم تر از دو هفته ، مي شد وجب به وجب منطقه جنگلي رو اسکن کرد ! البته مي تونيد سخنان بنده رو به حساب ادم خيالاتي و توهم بافي تلقي کنيد ..  اما قبول بفرماييد با يک هماهنگي اصولي با استفاده از نيروهاي ارتش ، بسيج ، سازمان هواپيمايي ، نيروهاي مردمي بر اساس طرحي دقيق قدم به قدم هر دو استان گيلان و مازندران رو متر کرد ! باور کنيد هر يک از تکاوران ما ديوار راست رو به راحتي بالا مي روند .. خب مي تونستيد از اون ها هم کمک بگيريد ..  

 

توجه به مختصات از زبان مدير عامل

همان طور که اشاره شد ،اگه بخواهيم به گفته هاي جناب " مهدي ولي پور " در مقام بالاترين عضو مديريتي در سازمان هلال احمر به محل تقريبي برخورد هواپيما استناد کنيم ، صرف نظر از خبر مربوط به شناسايي از طريق تلفن همراه ، کافي بود بر روي نقشه منطقه از همان نقطه تقريبي ۱۲ مايلي جنوب شهرستان  رامسر دايره اي به شعاع دو کيلومتر ترسيم کرده و و با استفاده از کوه نوردان متخصص که اشاره به ان ها شد ، با همياري امداد گران و تکاوران ارتش حتي بدون هلي کوپتر در هر شرايط آب و هوايي جستجوي وجب به وجب رو ادامه داد . ضمن اين که با رها کردن سگ هاي تربيت شده جمعيت هلال احمر در منطقه مورد نظر ، خيلي راحت مي توانستند لاشه هواپيما و سرنشينان ان را پيدا کنند . از اون جايي که هر سه مصاحبه از زبان مسئولان سازمان روز جمعه ( يک روز بعد از سانحه ) انجام شده است ، بي ترديد اگه شانس مي اوردند و روي برنامه همان منطقه مورد اشاره رو مي گشتند ، شايد سرنشينان هواپيما هم نجات مي يافتند . در ان صورت شايد اين طوري يک ماه الکي از مرگ فجيع اون ها نمي گذشت . و اما در باره شناسايي محل سانحه از طريق تلفن همراه البته تا اون جايي که من اطلاع دارم اين امر به درخواست سازمان هواپيمايي توسط متخصصان شرکت مخابرات صورت مي گيرد . که فعلآ موضوع بحث نيست . اما همان طور که در بالا اشاره کردم حاکي از طي پروسه قانوني بعد از محو شدن هواپيما از صفحه رادار است . لطفآ اين بند پاراگراف مربوط به شناسايي از طريق تلفن همراه رو به خاطر داشته باشيد که در تحليل نهايي ام به اون اشاره خواهم کرد .   

 تناقصي ديگر در باره تجسس ! 

باور کنيد اگه در هر سازمان يا نهادي ( دولتي و شخصي تفاوتي ندارد ) مسئوليت ها بر اساس چارت سازماني استاندارد تعريف و رعايت شود . و مديران و زير مجموعه ها داراي دانش و تجربه لازم در مسئوليت هاي محوله باشند ، و کمي هم وجدان کاري با چاشني صداقت و معرفت داشته باشند . هرگز شاهد بي برنامگي ، کارهاي موازي و فرسايشي و راندمان ضعيف نخواهيم بود . حال به عنوان مثال بار ديگر به خبرهاي رسمي منتشر شده از سوي آقايون نظري مي اندازيم . درست يک روز بعد از سانحه ( جمعه ۳۰ تيرماه ) سه مقام مسئول در سازمان امداد و نجات جمعيت هلال اهمر هر يک جداگانه و به طور مستقل اقدام به اطلاع رساني فرمودند . و هر يک ضمن اعلام خبر سانحه ،به بسيج تيم هاي تجسس ، حضور سگ ها زنده ياب و آمادگي زير مجموعه ها تآکيد کردند . اما چون سيستم ورودي و خروجي اطلاعات در اين سازمان روي روال طبيعي نيست ،  ده روز بعد مدير روابط عمومي سازمان مربوطه انگار فراموش کرده که روز بعد از سانحه مديران وي صحبت از محل تقريبي سانحه و رديابي از طريق تلفن همراه کرده اند ، به خبرگزاري دانشجويان ايران ( ايسنا ) مي گويد ..  " بر اساس اطلاعات ارجاع شده به سازمان امداد و نجات، محل سقوط این هواپیمای سبك مشخص نیست و امدادگران باید از قزوین كه مبدا پرواز این هواپیما بوده تا رامسر كه مقصد بود را جستجو كنند . " !! آقا يعني چه !؟ پس اون مختصات اعلام شده از سوي مدير عامل چي شد !؟ اصلآ کار تخصصي روي اون طول و عرض جغرافيايي صورت گرفته يا خير !؟ مگه وظيفه روابط عمومي پي گيري روند اجرايي کار ها نيست !!؟ 

بر فرض که مدير روابط عمومي از مصاحبه هاي مديران سازمانش در روز بعد از سانحه بي اطلاع بوده است . ( در صورتي که مي دانيم يکي از وظايف روابط عمومي ها ، آرشيو کليه اخبار ، بريده جرايد ، فيلم هاي مراسم و سخنراني ها و غيره است .. ) اما اين که امداد گران بايد از قزوين تا رامسر را جستجو کنند حاکي بي برنامگي و غير اصولي بودن جستجو هاست ! به عبارت ساده تر ..

 ا - يا اون مختصات اعلام شده از سوي مدير عامل مبني واقعي نداشته است !  

۲ - يا مختصات به کار گروه هاي تجسسي ارجاع داده نشده و کلآ فراموش شده است ! 

۳ - شايد هم مختصات مربوطه به سر تيم گروه هاي تجسس زميني و گشت هاي هوايي ارايه شده اما چون بر مبناي اصول اداري نبوده ، عالي ترين مقام روابط عمومي از ان بي اطلاع است . 

اگر هر کدوم از گزينه هاي فوق صحيح باشد ، بايد براي اين سازمان متآسف بود . آخه مگه مي شه در يک رسانه رسمي به دو امکان شناسايي سريع ( مختصات ۱۲ مايلي ) و ( رديابي تلفن همراه ) اون هم از زبان بالاترين مقام ( مدير عامل سازمان هلال احمر ) اشاره بشه .. و ده روز بعدش بالاترين مقام روابط عمومي هيچ اشاره اي به اين دو نکته مهم نکند !!؟ باور کنيد کلمات و جملاتي که به نقل از هر يک از  مديران رسانه اي مي شود ، هر کدوم دنيايي از واقعيت ها رو در بر دارد ! مثلآ وقتي جناب مدير عامل اشاره به واژه ( ۱۲ مايلي ) مي کند ، پر واضح است که اين اطلاعات از سوي يک فرد متخصص در اختيار او گذاشته شده است . چون واحد مقياس کشور ما ( کيلومتر ) است . و ( مايل ) تنها در زمينه هاي   هوانوردي و ناوبري کاربرد دارد . منظورم اين است .. هرگز نبايد سر سري تلقي کرد ! اما متاسفانه شاهد ايم  هيچ يک از اخبار رسانه اي از سوي حضرات علمي و استاندارد نيست ! و هيچ اشاره و يا  گزارشي در باره چگونگي عمليات ها منتشر نمي شود ! و اين امر براي سازماني که جان انسان ها به انديشه و تفکرات اون ها بستگي دارد ، خيلي مهم است . من از اين مي ترسم اگه خداي ناکرده زبانم لال زلزله اي در تهران رخ دهد ، چه تمهيداتي انديشه شده است !؟ آيا تجهيزات ما کافي است يا خير ؟ اولين ابزار ماشين هاي بسيار بزرگ حمل مجروحين ( که قادر باشد از روي سقف ماشين هاي له شده در خيابان ها و ترافيک شلوغ به راحتي عبور نمايد ) و خيلي از پيش بيني هاي ديگر که در تخصص من نيست .. اما بايد جدي گرفته شود .

مدير محترم روابط عمومي هلال احمر در جاي ديگري گفته است ..  درباره چرایی بی نتیجه ماندن عملیات جستجو به ایسنا گفت: هواپیماهای سبك به دلیل ساختارشان در هنگام سقوط دچار آتش سوزی نمی شوند و به دلیل كوچكی این هواپیما احتمال عكسبرداری هوایی نیز وجود ندارد و جنگلی بودن منطقه باعث تداوم عملیات جستجو شده است " ضمن تآکيد اين مسئله به اين مقام محترم توصيه مي کنم حتمآ اگه فرصتي بدست اورد ، حتمآ مستند هاي نشنال جئوگرافي رو که به بازسازي سوانح اشاره علمي دارد ، مشاهده نمايد . امروزه قطعات کوچک هواپيما ها رو در عمق اقيانوس ها به راحتي پيدا کرده و از روي آن علل سانحه رو کشف مي کنند .. ! اين سخن شما در قرن اخير اصلآ توجيه علمي ندارد ! شما دانش و کياست هموطنان خصوصا جوان ها رو خيلي دست کم گرفته اي عزيز ! کافي است جدي گرفته شوند .. من با چشمان خودم اختراع ويژه مخصوص نجات زلزله زدگان رو از يک تيم جوان دانشگاهي ديدم ! ( حتي فيلم سينمايي آن هم ساخته شد ) کافي است امثال شما در سازمان هاي متبوع خويش که رابطه با جان و مال مردم دارد ، اطلاع رساني کنيد . کمبود ها و نياز ها رو صادقانه با مردم يا اساتيد خبره دانشگاه ها در ميان بگذاريد .. مسلمآ ما در دل اقيانوس هم قادر به پيدا کردن قطعه اي کوچک خواهيم بود .. اين رو جدي مي گم ..  

 گروه تجسس ۳۵ نفر بود يا ۷۴ نفر !!؟  

 هر چه بود گذشت و فراموش شد .. اما عزيزان محترم سازمان هلال احمر .. قبول کنيد اين راهش نبوده و نيست .. ! من به هيچ عنوان منکر تلاش هاي شما و همکاران بزرگوارتون نبوده و نيستم .. اما قبول کنيد بر روي روال علمي جستجو ها انجام نپذيرفته است . و اگر هم شده ، به طور اصولي و سازماني از کانال روابط عمومي خارج نشده است ! و گر نه چطور چنين چيزي امکان داره سه مدير رده بالا در يک روز جدا از هم ديگر مصاحبه و اطلاع رساني کنند ، ده روز بعدش مدير مسئول ديگري ( روابط عمومي ) منکر سخنان مسئولان بالا دستي خود شده باشد !!؟ قبول کنيد که شيوه اطلاع رساني در سازمان شما بر روي اصول منطقي استوار نيست .. ! ( فراموش نکنيد من فقط به پنج خبر رسمي استناد کردم ) و نخواستم وارد مقولات ديگري شوم .. به عنوان مثال در اپيزود " ۲ " تعداد گروه هاي تجسسي رو ۳۵ نفر در قالب هفت گروه اعلام کرديد .. اما در ايپزود " ۵ " بدون هيچ دليل و اشاره اي تعداد نفرات رو " ۷۴ " نفر در قالب هفت گروه اشاره فرموديد که کار خود رو اغاز کردند !!‌

خدا رو صد هزار مرتبه شکر ..

به عنوا کلام اخر عرض مي کنم .. خدا رو صد هزار مرتبه شکر که مدير محترم روابط عمومي بعد از سي روز حرف دل ما رو زد .. به اين جمله توجه کنيد ..  مدیر روابط عمومی سازمان امداد و نجات هلال احمر به مهر گفت: علت این حادثه از سوی کارشناسان در حال بررسی است ! اما جون هرکي که دوست داريد نتيجه تحقيقات خودتون رو به اطلاع مردم برسونيد ..

در پناه ایزد منان پاینده و جاوید باشید .

بهروز مدرسی

 ای میل : Behrouz.journalist@gmail.com

https://www.facebook.com/behrouz.modarresi فيس بوک ( اجالتآ مسدود کرده ام ) پ

اين پست ساعت ۱ بامداد به تاريخ سی و یکم مرداد ماه ۱۳۹۱ پايان يافت .

.

 پاینده و برقرار باد ارتشیان دلاور و قهرمان ایران

درخواست ياري ..

بدينوسيله از تمام دوستان و خوانندگان محترمي که در زمينه خدمات فرودگاهي و يا حرفه هاي وابسته به صنعت هوانوردي ارتباط موثري دارند ، خواهش مي کنم در صورت امکان زمينه معرفي به کار و فعاليت براي جواني بسيار شرافتمند و سالم رو فراهم آورند . جوان ياد شده به خاطر عشق و علاقه به محيط فرودگاهي حاضر به انجام هر نوع کار قانوني است . او مدت ها قبل از من خواهش کرده بود تا کاري برايش پيدا کنم . و نوشته بود نامزد دارد و منتظر پيدا کردن کار مناسبي است تا ازدواج کند . راستش رو بخواهيد بنده به دليل مشغله هاي فکري موضوع رو فراموش کرده بودم . لذا از همه بزرگواراني که قادر به فراهم کردن کاري مناسب در تهران هستند استدعا مي کنم خواسته اين جوان  ( آقا مهدي ) رو براورده فرمايند . بديهي است اگر چه من ناميرده رو تاکنون نديده ام ، اما حاضرم هرگونه تضمين قانوني براي تحقق خواسته اين هموطن انجام دهم . ممنون از محبت شما عزيزان .

همچنين يکي از خوانندگان قديمي سايت که دختر خانمي ليسانسه است ، هميشه آرزو داشته است در کتابخانه يا کتابفروشي مشغول به کار شود .. مي دونم تحقق اين آرزو براي " بنفشه " نازنين که مدت هاست در جستجوي اين کار است ،زياد دشوار و دور از دسترس نيست . به خصوص اگر دوستان عزيز و خوانندگان گرامي آشنايي در اين حرفه دارند ممنون مي شوم در رسيدن به خواسته اين دختر جوان او را ياري رسانند . بديهي است بنده هر گونه ضمانت قانوني را رسمآ به عهده مي گيرم  . با سپاس از بزرگواري شما هموطنان مهربان ..

  

     آرشیو وبلاگ اینجا