Sunday, January 13, 2013

در المپیک لندن اتفاق افتاده !!

https://hxufww.blu.livefilestore.com/y1pSTXeIg7-Kj2Mp_vjUEpqjOT3HZdlef8BH_i8BFyDO5R9PaP9n18AoD3UjdluNfgOP7cbVPn5UXwFXEMAdU9lO-ACavmYS6S2/Ali-Abadi---1.jpg?psid=1https://hxufww.blu.livefilestore.com/y1pATMGsW6CkDSMYfuu7j1BO26tH7t-LNvEcoMMOx_KKlxiefABTvsPZfWw2nbo4yaXpAUl8Y3OlWeQ1xYoVWljQveq9SJm_Ucy/Ali-Abadi---4.jpg?psid=1
کلید واژه ها : غلامحسین شعبانی (رئیس کمیته فرهنگی و کمیته رسانه کمیته ملی المپیک) + المپیک لندن + محمد علی آبادی + آقا زاده هاي علي آبادي +سوء مدیریت + خادم + وزیر ورزش
با نام و یاد پروردگار عشق و دوستي مهر و محبت و صلح
بهانه اي تآسف انگيز براي مقدمه .. !
 افشاء گري " غلامحسين شعباني " يکي از روساي کميته ملي المپيک در رسانه هاي داخلي و خارجي و انعکاس نامطلوب اش در سايت هاي مختلف به ويژه مخالف کشور ، وادارم کرد تا ضمن گله و انتقاد از مسووليت هاي مختلف اجرايي " محمد علي آبادي " طي سوال هاي اخير ، با مخاطب قرار دادن " محمد عباسي " وزير محترم ورزش کشور در باره چالش هاي مطرح شده و راه کارهاي نظارتي پرسش هايي هم مطرح نمايم . اگر چه حسي به من مي گويد .. در پاسخ مسئولين زياد خوشبين نباشم ! اما بنا به وظيفه روزنامه نگاري ام آن را براي اگاهي دوستان گرامي منتشر مي کنم !
اصل خبر چه بوده است !؟
چند روایت تکان دهنده از پشت پرده حضور ایران المپیک
 اعزام کاروان ایران به المپیک با حواشی همراه بود که بعضا تکان دهنده و افسوس برانگیز به شمار می رود که حاکی از واقعیت های نادیده ورزش ما در این روزهاست.المپیک لندن با حواشی همراه بود که کمتر دیده شده است. نوشتار زیر بریده ای از یادداشت های حضور در لندن به قلم غلامحسین شعبانی (رئیس کمیته فرهنگی و کمیته رسانه کمیته ملی المپیک) است که در اختیار «جوان آنلاین» قرار گرفته است. خواندن این مطلب، نیاز به هر توضیحی را از بین برده و واقعیت هایی را پیش روی شما قرار می دهد.ما از سويي اعلام مي‌كنيم كه به اين دليل ورزشكاران خود را در همان ابتداي مسابقات اعزام نمي‌كنيم؛ كه آنها به دليل نداشتن سابقه در روزهاي آغازين دچار حاشيه شده و در نتيجه افت رواني گريبان آنها را مي‌گيرد. و اين به گونه‌اي نامحسوس تأييد سخن بي‌پايه‌اي است كه مي‌گويد ايراني‌ها نمي‌توانند كار جمعي انجام دهند. اما از ديگر سوي وقتي بحث اعزام مسئولان مي‌شود به هيچ وجه اين نكته را لحاظ نمي‌كنيم. در همين المپيك هم، چنين بود. عليرغم آنكه اعزام ورزشكاران اميد كسب مدال خود را به هفته دوم موكول كرده بوديم، اما از نظر اعزام مسئولان و همراهان هيچ كوتاهي! انجام نشد و با تمام قوا به ميدان آمديم. راستي بر مبناي كدام استدلال گمان مي‌كنيم كه اگر ورزشكاران كشورمان از همان ابتدا به مسابقات آسيايي و المپيك اعزام شوند دچار حاشيه مي‌شوند، اما مسئولان ما از اين امر بركنارند و هيچ مشكلي براي آنها پيش نمي‌آيد؟ فرداي روز افتتاحيه برخي حاشيه‌ها شروع شد. سؤالي كه عليرغم گذشت ايام هنوز پاسخي براي آن پيدا نكرده بودم اين نكته بود كه وظيفه من به عنوان مسئول فرهنگي كاروان چيست و بايد چه‌كاري را در كجا انجام دهم. در واقع مي‌توان گفت كار دو جنبه داشت يك جنبه آن به ورزشكاران درون دهكده باز مي‌گشت و يك جنبه آن به بيرون دهكده و هماهنگي‌هايي كه لازم بود در جهت بسيج ايرانيان علاقه‌مند و توزيع بليط و تي‌شرت و هماهنگي با مركز اسلامي لندن انجام پذيرد.اگر قرار بود كه كار اصلي در درون دهكده و با ورزشكاران باشد بطور طبيعي بايد من هم درون دهكده اسكان پيدا مي‌كردم، اما به دليل محدوديتي كه درخصوص افراد ساكن دهكده وجود داشت من نيز مانند مسئولان در هتلي خارج از دهكده ساكن شدم. پس طبيعي بود كه بايد امور خارج از دهكده را هماهنگ مي‌كردم و برخي روزها هم با هماهنگي كه از روز قبل انجام مي‌شد به دهكده مسابقات بروم. اما در بيرون دهكده هم آقاي علي‌آبادي تشخيص داده بودند كه كار توزيع بليت‌ها و تي‌شرت‌ها و هماهنگي‌هاي لازم توسط يكي از مشاورين جوان ايشان انجام شود. بگذاريد قبل از ادامه آنچه كه گذشت قدري به عقب باز گردم تا روشن‌تر شود، علت برخي نكاتي كه بعداً بوجود آمد چه بود؟
به نظر مي‌رسد شيوه مديريتي آقاي علي‌آبادي دخالت در تمام امور است. ايشان از امور مربوط به كميته فرهنگي تا مسائل مربوط به آكادمي و شركت‌هايي كه بايد با آنها قرار داد امضاء شود، تا مثلاً رستوران آنجا را اداره كنند و شركت سرمايه‌گذاري غذاهايي كه در كميته ملي المپيك به كارمندان داده مي‌شد (اين موضوع مربوط به اداره‌اي است كه كميته ملي المپيك به كارمندان خود نهاري داد)، ورود مي‌كردند و نظر مي‌دادند. اين داستان خصوصاً بعد از آنكه از سازمان تربيت بدني كنار آمدند و فرصت خالي بيشتري پيدا كردند رو به افزايش نهاد. ايشان فراموش كرده بودند كه حتي با داشتن عنوان رئيس كميته ملي المپيك در هيأت اجرايي فقط يك رأي دارند و مثلاً مي‌توانند در كارهايي كه مربوط به دبيركل است مرتّباً ورود كنند. متأسفانه برخي دوستان هم براي آنكه مبادا خاطر رئيس آزرده شود، اين نكات را به ايشان تذكر نمي‌دادند.من كه هم در كميته فرهنگي و هم در كميته مطبوعات فعاليت مي‌كردم به خوبي اين نكات را از نزديك مي‌ديدم. در مورد كميته فرهنگي دوستاني از مجلس و هيأت اجرايي و ساير مسئولان محبت كرده و دعوت من را پاسخ گفته و قبول كرده بودند تا در جلسات شركت كنند. متأسفانه نظرات اين جمع به گونه‌اي نامحسوس وتو مي‌شد و همين اسبابي فراهم مي‌كرد تا دوستان نفر به نفر از شركت در جلسات عذرخواهي كنند. مثلاً در اين جلسات تصويب شده بود كه با استفاده از طراحان لباس، طراحي مناسب براي تي‌شرت‌هاي اهدايي تهيه شود. براي اين كار پس از گفت‌وگو با چند طراح صدا و سيما و ديدن طرح‌هاي مختلف طرحي به تصويب رسيد، اما در جلسه آخر با حضور آقاي علي‌آبادي، ايشان با استدلال اينكه مهندس هستند و از طراحي مطلع، قلم قرمزي كشيدند به چند جلسه بحث و گفت‌وگو راجع به اين مسأله و سرانجام طرح ديگري را كه خود پسنديدند انتخاب كردند. يا در خصوص هماهنگي براي حضور ايرانيان در ورزشگاه‌ها، اعضاي كميته تصويب كردند يك يا دو نفر از آنها جهت اين كار قبل از مسابقات به لندن بروند تا مقدمات بخوبي فراهم شود و مشكلات مشخص گردد. اما باز هم به اين مصوبه چندان اعتنايي نشد و ايشان ترجيح دادند كه مشاور جوان خود را به لندن بفرستند تا اين كارها را انجام دهد. بايد بگويم به هيچ وجه از اين دخالت‌ها در مسابقات آسيايي گوانگجو خبري نبود و ايشان هيچ دخالتي در امور نمي‌كردند؛ اما نمي‌دانم لندن عليرغم تمامي سخناني كه آقاي علي‌آبادي عليه انگلستان مي‌گفتند، چه جاذبه‌اي براي ايشان داشت كه تلاش مي‌كردند دخالت بيشتري داشته باشند.كار به آنجا كشيد كه حتي كميته‌اي موازي با كميته‌ها تشكيل دادند و مديرعامل شركت سرمايه‌گذاري را هم به عنوان مسئول فرهنگي ايرانيان خارج از كشور منصوب كردند (كاري كه حتي به ايشان هم سپرده نشد و فقط قلمي گرفتند و ديگر هيچ) اتفاقاً يكي از نكات جالب اين بود كه مسئول هماهنگي ايرانيان خود بليت نداشتند و امكان حضور ايشان در ورزشگاهها بسيار كم بود. نتيجه آنكه بسياري افراد ويزاهاي يك ساله گرفتند و برخي حتي قبل از مسابقات هم به لندن رفتند؛ جز يكي از اعضاي كميته فرهنگي كه بايد هماهنگي‌‌هاي لازم را براي هواداران و حضور ورزشكاران در شب‌هاي قدر انجام دهد. البته تمام اين تقصيرها به گردن آقاي علي‌آبادي نيست و دوستاني كه سخن حق را فرو مي‌خورند و براي آنكه دلخوري پيش نيايد نمي‌گويند و حتي رفتارهاي اشتباه ديگران را براي محكم كردن جاي خود تأييد مي‌كنند، در اين حكايت‌ها كم مقصر نيستند. همانها كه به خود من هم نصيحت مي‌كردند و مي‌گفتند كه سياست ندارم. به هرحال به تعبير مولانا كه درخصوص فرعون مي‌گويد: از وفور سلاح‌ها فرعون شد/ كُنْ ذَليلَ النَفسِ هوناً لا قُسد. بايد دقت كنيم كه گاه سكوت يا تعريف‌هاي بي‌دليل ما چنان ضربه‌اي به طرف مقابل مي‌زند كه بعدها آثار آن روشن خواهد شد. در همين قضايا هم كمتر ديدم كه كسي شأن و منزلت رياست كميته ملي المپيك نيست كه انجمن را راه‌اندازي كرده و در آن نام افراد و نزديكان خود را ثبت كند و آنگاه با دعوت كردن از اين و آن و آنها را در رودربايستي قرار دادن، مجبور به پرداخت پول و عضويت كند. آيا يك نفر به ايشان گفت كه بخاطر اين كار چه فضا و چه حرفهايي پشت سر ايشان زده شد؟ شرم قلم مانع از آن مي‌شود كه برخي تعبيرات را بگويم. يا اينكه آيا يك نفر پيدا شد كه بگويد وظيفه مؤمن پرهيز از موضع تهمت است و با توجه به برخي شايعات كه درخصوص فرزندان آقاي علي‌آبادي مطرح است؛ صلاح نيست كه آقازاده‌هاي ايشان خيلي به كميته ملي المپيك آمده و در برخي امور دخالت كنند. چقدر خوب است كه حداقل نايب رئيسي اول كميته ملي المپيك كه هميشه خود را مديري صريح‌اللهجه معرفي مي‌كنند، بگويند كه در اين موارد چه كردند؟ (البته درخصوص حضور ايشان و برخي ديگر و نكاتي كه مطرح است) به هرحال اين‌ها و پاره‌اي ديگر از مسائل نكاتي بود كه مورد اختلاف نظر بود.حالا باز مي‌گردم به بازگويي ادامه داستان لندن. فرداي افتتاحيه در هتل بوديم. حدود ظهر مهرداد آگين، قهرمان سابق بسكتبال كشورمان كه حالا به درجه جانبازي رسيده و با دو پا و يك دست قطع شده بخاطر اين مملكت فدايي ويلچرنشين شده، به هتل آمد. او سالها رئيس فدراسيون بسكتبال هم بوده است. هميشه به دوستي كه با او داشته‌ام، بر خود مي‌باليدم و مي‌بالم. مهرداد عزيز عليرغم اين درجه بالا از جانبازي از چنان روحيه خوبي برخوردار است كه انصافاً مثال‌زدني است. او براي تماشاي مسابقات تقاضاي چند بليت كرد و من هم بي‌خبر از همه جا وعده دادم كه بليت وجود دارد و براي او تهيه خواهم كرد. اما چنين نشد تا حيران بمانم. آري در لندن براي جانبازي كه دو پا و يك دست خود را براي انقلاب داده؛ بليت نبود، اما براي خيلي‌ها اين امكان وجود داشت.در جلسه‌اي كه همان شب در هتل برگزار شده بود و برخي اعضاي كميته ملي المپيك و پاره‌اي از مديران فعلي و قبلي ورزش وجود داشتند سخن به مدعوين و چگونگي توزيع بليت‌ها رسيد. به شدت معترض بودم كه چگونه است ما براي جانبازي چون مهرداد آگين بليت نداريم، اين بليت‌ها كجا رفته است؟ چرا برخي مديران سابق ورزش كه بخاطر عشق و علاقه به هزينه خود براي تماشاي مسابقات آمده‌اند، بليت ندارند؟ آيا اين است سرانجام خدمت، كه تازه از راه رسيدگاني بخواهند تكليف آنها را روشن كنند؟ از اينجا بحث كشيد به كساني كه به لندن آمده‌اند و من معترض بودم، چرا نبايد امير خادم قهرمان جهان و المپيك كشورمان كه قصد شركت در هيأت رئيسه فيلا را دارد ويزاي لندن را بگيرد و در عوض برخي ديگر عازم شوند.طبيعي بود كه اين سخنان به مذاق دوستان خوش نيايد. در حاليكه جلسه چندان عادي نبود و نوعي عصبانيت بر آن حاكم بود. نايب رئيس اول كميته ملي مصاحبه‌اي از آقاي هاشمي‌طبا كه در يكي از روزنامه‌ها چاپ شده بود را مطرح كردند و به اتفاق آقاي علي‌آبادي خواستار پاسخ دادن به آن شدند. من امتناع كردم و با توجه به تجربه‌اي كه در عرصه مطبوعات و كارهاي اجرايي داشتم، چنين رفتاري را ايجاد حاشيه دانستم. دوستان صاحب تجربه ورزشي نظر من را تأييد مي‌كردند؛ اما چه كنيم گاهي اوقات آقايان به آن درجه اعتماد به نفس در كارشناسي مي‌رسند كه نظر به هيچ كس را قبول ندارند. اينهاست گوشه‌اي از آن دردهايي كه ورزش كشور از آن رنج مي‌برد. به هرحال برسر حرف خود ايستادم و همين امر به ظاهر ساده باعث شد تا در كنار اعتراض به ندادن بليت به مهرداد آگين و نيامدن اميرخادم، تبديل به خروس بي‌محل شدم كه آرامش آقايان را برهم مي‌زند. آخر برخي حضرات آمده بودند كه چند روزي در لندن باشند و حق مأموريتي بگيرند و بدون آنكه كاري بكنند بازگردند تا همراه پارالمپيك هم بيايند و باز حق مأموريتي و ديگر هيچ. حتي آقايان فوق‌العاده علاقمند به ورزش!! هنگام حضور در پارالمپيك به مراسم افتتاحيه نرفتند و ترجيح دادند در هتل بمانند. آري سرنوشت ورزش كشور به دست چنين كساني رقم مي‌خورد
 گفتنی است این یادداشت در یکی از نشریات روزنامه اطلاعات نیز  منتشر شده است.سایت جوان انلاین از مسئولین کمیته المپیک در خواست می کند که اگر توضیحاتی در این خصوص دارند ، جهت انتشار در سایت ارسال کنند.
********* 
يک اعتراف صادقانه .. !
باور بفرماييد از روزي که حضرت اجل جناب " محمد علي آبادي " منت فرموده و افتخار خدمت به مردم شريف ايران رو به عهده گرفت ، به عنوان يک شهروند بسيار عادي هيچ گونه اعتماد اوليه و ارتباط عاطفي با وي برقرار نکردم ! يه وقت خداي ناکرده فکر نکنيد با نامبرده دشمني و يا خداي ناکرده زبونم لال  پدر کشتگي داشتم باشم .. !؟ اصلآ و ابدآ چنين مسئله نبوده است . البته بماند بنده با نگريستن به چهره ادم ها پي به شخصيت درون و ذات شون مي برم ! اما در مورد ايشون هرگز نياز به اين مقدمات نداشت . انعکاس عملکرد وي در پست هاي مختلف و تبعات منفي اش در خارج ، خصوصآ انگليسي حرف زدن آقا در مقام سرپرست وزارت نفت که تا مدت ها مورد تمسخر دوست و دشمن قرار گرفته بوديم ، براي شناخت وي کافي بود ! يادمه در همين قضيه بلانسبت جناب ايشون تصوير همراه با فيلم انگليسي صحبت کردن يک " بع بعي " که ظاهرآ يکي از شخصيت هاي کارتوني بسيار معروفي بوده در کنار نوار سخنراني محمد علي آبادي در جمع مقامات خارجي ، واقعآ براي بنده به عنوان يک ايراني غير قابل تحمل بود ! بنده اگر هزاران کينه و دشمني با يک هموطنم هم داشته باشم ، به هيچ عنوان حاضر نيستم شخصيت ، جايگاه اجرايي و از همه مهم تر شآن و منزلت و آبروي کشورم ام در خارج مضحکه يه مشت اجنبي چشم آبي و دشمنان قسم خورده اين مرز و بوم شود . صحبت مسئوليت و عملکرد منفي شد .. حتمآ اهالي ورزش قضيه انتخابات نمايندگان در کنفدراسيون هاي فوتبال آسيا رو به خاطر دارند که در آن " علي کفاشيان " شانس مسلم برنده شدن رو داشتند . اما متآسفانه با زد و بند هاي سياسي و فشار هاي وارده علي آبادي که چهره اي ناشناخته در مجامع بين المللي بود ، کانديد شده و در نهايت موجب همون يک کرسي کشورمون شد !!
 هشداري که سال ها قبل دادم !
https://hxufww.blu.livefilestore.com/y1p4PfvKd_beGxKqm48b6vWoHpHW2Of1RZom0w9lydjPVTGxvauyNR_MML-Q-zJe4lXRNHqnCFwRuzX1-f4YbhvpOA7iOB_jLnQ/Ali-Abadi---2.jpg?psid=1
بحث ورزش و افتخارات ملي شد بي اختيار ياد لقبي که " جواد خياباني " در مقابل ميليون ها مخاطب تلويزيوني به علي آبادي داد افتادم ! او بدون هيچ تحقيق و مطالعه اي يهو جو گير شده و با عنوان " پدر ورزش ايران " از اين مقام معظم ياد کرد ! همون موقع طاقت نياورده و خطاب به محمود احمدي نژاد نوشتم .. { من اين پدر را نمي خواهم } !!  به دو پاراگراف از اون نوشته توجه فرماييد :
تخم لق و جواد خیابانی .. !!  
خدا این دوست عزیز و قدیمی ام  آق جواد خیابانی ما رو بگم چه کار کنه که این تخم لق رو تو دهن ما علاقه مندان فوتبال شکسته و یک روز در حضور میلیون ها مخاطب قد و نیم قد و مشتاق تلویزیونی با صدای بلند از آقای علی آبادی به عنوان  " پدر ورزش ایران " !! یاد کرد ! از اون روز تا حالا هر وقت تصویر آقای علی آبادی رو می بینم ، یاد شوهر ننه ام " اوستا رضا معمار " می افتم که خدا بیامرز همیشه  سعی داشت باسمه ای خودش رو پدر من جا بزنه ..!! اگر چه اون بنده خدا با خشت هایی که بالا می انداخت ، تونست کاری برای ننه ما کرده تا در محل و توی کوی برزن سرش را بالا گرفته... و بهش افتخار کنه .. اما هر چه فکر می کنم نمی دونم این یکی پدر عزیز و نازنین سیستم ورزش مون چه گلی به سر وطن اش زده است !!؟ جام جهانی که نرفتیم .. فدای سر پدر ورزش یزرگوارمون .. در مسابقات آسیایی هم همه تیم ها مون حذف شد .. اون هم فدای یه تار موی گندیده پدر ورزش عزیزمون و تمام مشاوران و مدیران بزرگ و کوچک اش .. سر ان ها به سلامت  .. جام جهانی می خواهیم چه کار !!؟ خفت و تحقیر در حضور یک صد هزار تماشاگر و باخت به عرب ها به جهنم ، آوازه علی آقا دایی رسا تر باد ..!! باختیم که باختیم .. !! در عوض با فرهنگ جدید و اطلاعیه مودبانه سرمربی اخلاق گرا آشنا شدیم ... مقام نیاوردیم که نیاوردیم .. اما در عوض تجربه آموختیم !!  
 با شما هستم آقای احمدی نژاد ...
آقای احمدی نژاد .. باور کنید حتی نمی دونم کابینه دولت چند تا وزیر دارد !؟ و اسامی آن ها چیست ؟ البته بعضی آن ها رو به خاطر مصاحبه هایی که انجام می دهند و در روزنامه ها چاپ می شود ، با نام و کارشون آشنا می شوم .. که البته به خاطر گیجی مادر زادی و کند ذهنی ام خیلی زود و سریع فراموش می کنم .. اما یه مسئله رو خوب می دونم .. و آن این که نباید به حریم مقدس ریاست جمهوری نزدیک شده و تقاضایی بکنم !! مخصوصآ در این ایام و روزگاری که سرتون خیلی شلوغه .. می دونم که نباید در باب عملکرد سیاسی وزرای شما حرفی بزنم .. چون قضیه ناخواسته سیاسی می شود .. اما در مورد ورزش و پدری که به لطف انتخاب شما ، پدر ورزش نام گرفته است .. حق دارم به خاطر اعتلای نام کشورم و اعاده تحقیر سختی که مقابل عرب ها شدم ، این بار از شما ملتمسانه خواهش کنم که پدری دیگر برای ورزش ما در نظر بگیرید .. و از پدر سابق ورزشمون خواهش کنیم برای نهاد های دیگری پدری کند .. اگر چه می دونم با رفتن این پدر ، کل ورزش ما یتیم شده و درد بی پدری را تا مدتی خواهیم کشید .. اما عوض اش دلمون خوش است که شاید بتونیم آب ریخته شده رو به جوی بازگردانیم . براي مطالعه ادامه مطلب ، به بخش تصاوير مرتبط رجوع فرماييد .
اندر مديريت نوين دعوا و مناقشه در لندن !
 https://hxufww.blu.livefilestore.com/y1p3_NNik8InvjzPjOq8BkMuwj0rukH9W5ANIt0Ak-l-1Ym4U7qb4qApfmNCfoDS61H-RLYRObY6monfq6zwrk7fkiTkM-H4glm/Dava.jpg?psid=1
از همون زماني که دست چپ و راستمون رو شناختيم ، به ما گفتند و اموختيم وظيفه يک مدير لايق و توانا  .. برقراري نظم و انضباط ، اجراي عدالت ، رفتاري شايسته و غيره است . خصوصا وقتي اين مدير عنوان پر طمطراق يکي از نهاد هاي ورزشي رو هم يدک کشيده باشد . و از همه مهم و حساس تر زماني که در خارج از کشور به سر مي برد . و باز هم مهم تر آن که در يک تورنمنت بزرگ ورزشي و بين المللي تشريف دارد ! تازه بحث رقابت و اهداف ورزشي هيچ .. سر مدير با کفايت بسلامت بادا ، الگوي و دادن روحيه به تيم و زير دستان با اون همه خدم و حشم و آقازاده هاي قد و نيم قد رو هم بي خيال ! اون همه هزينه هاي ميلياردي و دلار و پوند و ريال هم به جهنم !‌ تکليف عرق ملي و اعتلاي نام ايران عزيز رو چگونه توجيه مي فرماييد !!؟ واقعآ از خواندن و شنيدن اين اخبار شرم دارم . اخه اين همه حرص و طمع  مال اندوزي به چه بهايي ..!؟ بهتره به جاي هر کلام و سخن اضافه اي ، نظر شما دوستان محترم رو به بخشي از  نوشته سايت وزين " عصر ايران " جلب کنم . براي مطالعه مطلب کامل بر روي نام سايت ياد شده کليک فرماييد :
از دعوای علی آبادی و خادم تا بلیت هایی که در چمدان سوخت !
محمد علی آبادی که به عنوان رئیس کمیته ملی المپیک در لندن حضور داشت ، به جای قوت قلب دادن به مربیان و روحیه بخشی به ورزشکاران ، با برخودهای نامناسب خود ، یکی از عوامل بر هم زدن آرامش در اردوی ایران بود. فقط در یک مورد ، او چنان برخورد ناشایستی با رسول خادم - سرمربی تیم ملی کشتی آزاد - داشت که نهایتاً بگو مگوی آنها به جایی کشید که رسولِ به ستوه آمده از دست علی آبادی ، با عصبانیت گوشی تلفن همراه خود را به دیوار کوبید! همچنین در حالی که کمیته بین المللی المپیک (IOC) تعدادی بلیت در اختیار کمیته ملی المپبک ایران گذاشته بود که به رایگان در اختیار تماشاگران ایرانی گذاشته شود ، بسیاری از ایرانیانی که از نقاط مختلف انگلیس و کشورهای دیگر خود را به لندن رسانده بودند ، از دریافت بلیت محروم شدند و بدین ترتیب ورزشکاران ایران در برخی مسابقات ، از حضور پرشمار ایرانیان تشویق کننده محروم بودند. نکته تأسف انگیز اینجاست که در شرایطی ایرانیان از تماشای دیدارهای تیم های ملی شان محروم شدند که تعداد زیادی بلیت در روز آخر ، روی دست مسوولان کمیته ملی المپیک باقی ماند و سوخت شد! همچنین به دلیل ناهماهنگی های کمیته ملی المپیک ، برخی بلیت هایی که توسط این کمیته دریافت و بین ایرانیان توزیع شد ، اساساً در رشته هایی بود که ورزشکاران ایرانی در آنها حضور نداشتند. از جمله آن که کمیته ملی المپیک ، تعداد 400 بلیط مربوط به رشته والیبال را تهیه کرده بود در حالی که اصلاً والیبال ایران در المپیک حضور نداشت!
البته در باره شخصيت محجوب و با وقار آقاي " خادم " نياز به تعريف و تمجيد نيست . اين پهلوان دلاور و محبوب کشورمون همواره و در هر شرايطي براي اعتلاي نام ايران تلاش فراواني نموده است . که جا دارد از وي و ديگر برادرش تقدير و تشکر بشه .. همه اين رفتار ها در تاريخ ثبت مي شود .. و اين نسل هاي آينده هستند که در باره يکايک افراد و مسئولان قضاوت خواهند کرد ..
پرسشي از وزير محترم ورزش
https://hxufww.blu.livefilestore.com/y1pSTXeIg7-Kj0OfR3CLwREhQVEoGiMlBlveBFUWnh4Nhpqa0Dd0iJbLXk0qJfeMRnuio_mH5yXEJKwvDrmb80mlQBOakDGM_PZ/Ali-Abadi---3.jpg?psid=1
آن چه به طور مختصر اشاره شد ، تنها بخشي از معضلات ورزش کشور است . اين پروسه مدت هاست ادامه دارد و  به قول قديمي ها هميشه " در به روي يک پاشنه مي چرخد " ! صد ها هزار ساعت هم اگه در برنامه تلويزيوني وزين " نود " عادل خان فرودوسي پور با دليل و مدرک قانون شکني ، تقلب ، رانت خواري ، پارتي بازي ، دلالي و اختلاس رو نشون بده با بودن بعضي مسوولان آب از آب تکان نمي خورد ! والله به پير به پيغمبر آدم دلش کباب مي شه .. اخه تا کي شاهد بي تفاوتي و سوء مديريت در ورزش مملکت مون باشيم . چرا يک عزم ملي براي سر و سامان دادن به ورزش کشور صورت نمي پذيرد . آخه روي چه حساب و کتابي و طبق چه بند قانوني دست بعضي از مديران رو براي حيف و ميل و عقده هاي کاملآ شخصي باز گداشته ايد تا هر طور که دلشون مي خواد بودجه بيت المال رو به باد دهند !؟ و با ميدان دادن به اقوام و دوستان بي استعداد و منگول خودشون به اصطلاح به نان و نوايي برسند !؟؟ اي کاش يک هزارم آن چه هزينه مي شود ، براي کشور دست اورد داشته باشد ! همين چند تا افتخارات با ارزش رو هم فقط و فقط به همت خود ورزشکاران و پهلوانان با کم ترين هزينه و حمايت به دست امده شده است !‌من از جناب محمد عباسي وزير محترم ورزش مي پرسم .. آيا گزارش آقاي  غلامحسین شعبانی رو ملاحظه فرموديد !؟ آيا امر به تحقيق فرموديد !؟ آيا از ريخت و پاش هاي بي حد و حسابي که در حوزه فوتبال صورت مي گيرد با اطلاع ايد ؟؟ آقاي وزير مدت زيادي به پايان دوران صدارت شما بر کرسي عالي ورزش کشور باقي نمونده است .. بياييد مرد و مردونه همت کرده فضاي وزارتخانه متبوع خويش رو از ادم هاي فرصت طلب ، مال اندوز و بي لياقت پاک کنيد . کافي است هياتي منتخب و با صلاحيت رو مامور بررسي کارنامه برخي از مديران ورزشي کرده و در صورت کوچک ترين لغزشي به طور شفاف قانوني برخورد نماييد . شما نگران آينده افراد سود جو و بي مسئوليت نباشيد ! شکر خدا بقدري قطع الرجال است که مطمئن باشيد پستي به مراتب پر در آمد تر احراز خواهند نمود . در پايان ملتمسانه از شما خواهش مي کنم ضمن بررسي وقايع شرم آور المپيک لندن ، از طريق روابط عمومي نتيجه کنکاش قضيه فوق رو اطلاع رساني کنيد .. جناب وزير لااقل با مديراني که در عرصه هاي جهاني نام و آبروي کشور عزيز ما رو خدشه دار مي کنند ، برخورد قانوني فرماييد .   

 

در پناه ایزد منان پاینده و جاوید باشید .
بهروز مدرسی .
اين مطلب ساعت ۱۰:۱۵ دقیقه بامداد بتاريخ هفتم آبان ماه ۱۳۹۱ پايان يافت .

 پاینده و برقرار باد ارتشیان دلاور و قهرمان ایران  
پیک گل عمو بهروز
https://h3twuq.blu.livefilestore.com/y1paGLR82eyYKTsw-rnW7cbXl09jFboeAeFV-uOope5s_m7UkJYDchgkQ0o7JsCWuc1ISuxvMiQTR8S4c6Nb8qZ_Ehez7uXQX3w/1368338879.gif?psid=1
صادقانه عرض مي کنم .. مطلقآ هيچ نوع کيسه اي براي اين کار ندوخته ام  . و چون شرايط ارزي کشور رو مي دونم ، مطلقآ راضي به هزينه زياد براي مشتريان عزيز و هموطنان خارج از کشور نيستم . شرايط خدمات اين " فروشگاه " تازه تآسيس با ساير مراکز فروش اينترنتي متفاوت است ! اصل کار بر مبناي صداقت و رو راستي بنا شده است . طمع مال اندوزي هم ندارم .. هزينه جانبي سايت و اينترنت در بيايد ، برايم کافي است و شکر گزار خواهم بود . از اين رو به همه دوستان و هموطنان نازنين خارج از کشوردر سراسر جهان اعلام مي کنم : فروشگاه " پيک گل عمو بهروز " از امروز در خدمت شماست . نيازي نيست شما در ميان تصاوير گل جستجو کنيد ! کافي است فقط اعلام کنيد يک دسته گل چند تومني براي عزيزان شما تهيه شود ؟ حتي مي توانيد تعداد شاخه ها و نوع گل هاي مورد نظرتون رو اعلام فرموده و حداکثر سقف زيالي اش رو اعلام فرماييد . مثلآ سفارش يک سبد گل تا سقف ۵۰ هزار تومن رو اعلام مي کنيد . فقط بيست در صد بابت حمل و نقل به ان بيفزاييد .. کار تمام است . سپس آدرس و متن مورد نظرتون رو بنويسيد . ظرف ۲۴ ساعت دسته گل مورد نظر حتي اگه دلتون خواست با امضاي خودتون به ادرس اعلام شده تحويل داده مي شود . حتي اگه بخواهيد عکسي از لحظه تحويل هم براي شما ارسال خواهد شد .. همين !
https://gnse5w.blu.livefilestore.com/y1pXw9HdITxSopuHs4o9TupLd4C1DM5mnpdGtLcpH_OQZpQiH7qhgitD8jSYqc5RxRTN0pt4-KENC0362bdwMH3DhwmKunau9oW/heart_and_flowers-4792.jpg?psid=1
 سر فرصت بعد از اين که خواسته شما به نحو احسن انجام شد . در صورت رضايت از خدمات اين فروشگاه ، يک اي ميل به بنده مي فرستيد و شماره حساب دريافت مي داريد . دير و زودش هم مهم نيست . و مبلغ رو به " ريال " به يکي از بانک هاي عضو شتاب ارسال مي کنيد . اگه ادامه اين روند موجب رضايت شما ياران گرامي قرار گرفت ، نوع سفارش هاتون رو مي توانيد تغير دهيد . و غير از گل ساير اقلام ديگري هم که مايل ايد مثل سفارش شيريني و کادو هاي ديگر رو هم به ما بسپاريد .. همان گونه که مستحضريد هدف بر مبناي خدمت بنا شده است . اگه خدا خواست مي توانيم در آينده براي هر يک از شهر ها يا مراکز استان از خود خوانندگان نماينده قابل اعتماد معرفي شود .. به اميد اون روز ..
کلام اخر اين که .. خوشحال مي شوم هر نوع طرح و پيشنهادي براي ارتباط بهتر دوسويه و يا خدمات متنوع ديگري داريد با من در ميان بگذاريد .
https://6gbplg.blu.livefilestore.com/y1ps-jfqiqH-2TZSbcWqT96YQTEeDDc0CiU64lTC2Tp28OtrraMr8kSS5lCWubJ5lIjD-HjkSM1A_7ZyBZcgU7QXe6gwwtppLpt/4.jpg?psid=1
     آرشیو وبلاگ اینجا  
 مطالب مرتبط
 من پدر دیگری برای ورزش می خواهم !  
https://ixtwuq.blu.livefilestore.com/y1pYfI-lNmCzc9pPE6kGGD87og7539seLQYszd-WyWBn_pIceE1SZxulVX2l5LxBonbvKyraw5cYm52UQljzrf880FuYHvcGPaK/Small---3.jpg?psid=1https://hxufww.blu.livefilestore.com/y1pizG7rmhX3DNzxNZBeT-CY2CZ-TxBn6FAP7xekSjBjOwVkg-YVWwJCw7JpY_U2es0Re0_tuADndura721_7eHDooId34_SchW/sdgsg.jpg?psid=1
    آیا مفهوم عدالت و انسانیت در فوتبال چنین است !؟
https://hxufww.blu.livefilestore.com/y1p0q719nub1BDP-dhhmPxhJufvqp51arVvZ9-5-p8dO7tZ2INImel1FHsIDA47qn1V1HvZEhUpv6aIjcsy0jrwW8HWYTeFNYRY/90---0.jpg?psid=1
 کالبد شکافی یک اتفاق جدید ورزشی  
https://hxufww.blu.livefilestore.com/y1pp2cPn990l0gNXFi0yc2gF_d9S4_u100cP27G42CzIT9mkvoKI0AYA4mPcAcVtKU0_UJ1DGX-Bgs_3xTCK5dM5twXDYddtn2X/fdasfsd.jpg?psid=1
 آقايون چشمتان روشن ! سهميه آسيا را ارتقاء داديد !
https://hxufww.blu.livefilestore.com/y1p0q719nub1BAnUf-EsRWqY1uJs83l1eoyfr05ymBxrVnVNe9ctzP1GJpcGiiX0QWHh26VQ9MV5QG2YA54N4JF2JkHTtpT6Udz/Traktor---1.jpg?psid=1

No comments:

Post a Comment