Sunday, January 13, 2013

بهترین هدیه تولدی که گرفتم ..

https://sx02wg.blu.livefilestore.com/y1pFGKFxtSWKgeAqhD_ghaiuM4vo5ep5Ej6qsTZfeSiQwHjGHqNAqWn4iI3ZRfIOUupDJCPITRh_qE/My-Gift---1.jpg?psid=1
کلید واژه ها : تولد ۶۰ سالگی ام + هدایای تولد + نوه های گلم + انا خانم + آوا خانم + قدردانی
مقدمه ای به بهانه عشق و شادی
می دونم هر يک از ما به مناسبت هاي مختلف هداياي متفاوتي از دوستان و نزديکان خودمون دريافت کرده ايم . صرف نظر از ارزش معنوي ، هديه از هر نوع اش خوشايند است . بعضي هاشون رو سال ها به عنوان يادگار نگه مي داريم .. بعضي ها مثل گل و شيريني ماندگاري ندارند اما پيام اور عشق و دوستي ها هستند . خب من هم با پشت سر گذاشتن شش دهه از عمر و پر فراز و نشيب ام که ديشب { سوم ديماه } سال روز تولدم بود ، به مناسبت هاي گوناگون هداياي مختلفي دريافت کرده ام . اما راستش رو بخواهيد بهترين و دلچسب ترين هديه عمرم رو ديشب از نوه هاي دلبندم { آنا خانم و آوا خانم } دريافت کردم . که براي من خيلي با ارزش هستند . ديشب وقتي از بيرون وارد خونه شدم ، دوقلو ها با اشتياق در آغوشم کشيده و تولدم رو تبريک گفتند ! با همان لحن بچه گانه شون اعلام کردند .. بابا بزرگ بابا بزرگ برات کادو تولد گرفته ايم .. ! بعد از مدتي هر يک از اعضاي خونواده محبت کرده و هداياي خود رو با بوسه هاي آبدار تحويل ام دادند .. دامادم به اتفاق بهاره علاوه بر کادو ، زحمت خريد کيک شکلاتي رو هم متحمل شده بودند . در ان هياهوي کادو تولد نوه هايم رو فراموش کرده بودم ! اما قبل از برش کيک ، آوا گفت .. بابا بزرگ صبر کن ما هم کادو هايمون رو بديم ! در يک چشم به هم زدن هر کدوم با يک کاغذ لوله کرده که با روبان قرمز رنگي دورش گره زده بودند ، دوان دوان نزدم اومده و تقديم ام کردند ..
به گفته همسرم ان دو با چه اشتياقي ساعت ها وقت صرف کشيدن نقاشي و سپس بستن روبان کرده بودند ! اصلا حال و روز خودم رو نمي تونستم کنترل کنم .. يک لذت خاصي رو در حال تجربه کردن بودم . باور کنيد خيلي برايم ارزشمند بود .  صادقانه اعتراف مي کنم در اين شش دهه اي که از عمرم سپري شده هديه اي با ارزش تر از اين دو نقاشي  که نوه هايم براي پدر بزرگ شون کشيده بودند ، خوشحالم نکرده بودند ... از اين رو براي ثبت اين خاطره شيرين و تشکر و قدرداني از يکايک دوستان و عزيزاني که از طريق پيامک ، اي ميل ، فيس بوک و بخش کامنت هاي وبلاگ تولدم رو تبريک گفته اند دست به کار شده و اين پست رو منتشر مي کنم . صحبت از کامنت شد . يکي از دوستان نازنين بنام { جسين - م } به همين مناسبت کامنتي مملو از مهر و دوستي برايم ارسال کرده بود ، که واقعآ با خواندنش اشک ام جاري شده و شرمنده اين دوست بزرگوارم شدم . براي ارج نهادن به اخساس حسين عزيزم آن نوشته رو منتشر مي کنم . من به دوستي با شما ياران همدل و صميمي قلبآ افتخار مي کنم . 
کامنتي از جنس مهر و محبت ..
سلام اقای مدرسی
عمو بهروز من از مخاطبان تقریبا قدیمی شما هستم .. نزدیک به سه سال پیش یه روز که حالی خوبی نداشتم به طور اتفاقی با سرچ پیداتون کردم . جذب نوشته ها و خاطرات زیبا و پر هیجانتون شدم و طی مدت کوتاهی تمام ارشیو نوشته هاتون رو خوندم .. توی تمام این مدت به جز دو یا سه مورد هیچوقت کامنتی براتون نزاشتم ، خیلی اوقات دوست داشتم چیزی بگم ، تشکری کنم اما نگفتم .. در تمام این مدت همیشه پیگیر نوشته هاتون بودم با هر پست جدید شما لبریز شعف شدم .. خیلی اوقات لحظات تلخم رو با خاطرات شیرین شما فراموش کردم و برای همه ی اینها ازتون سپاسگزارم ...
عمو جان من عاشق شخصیت شما هستم و بدون شک اگه روزی ازدواج کردم و پسر دار شدم اسم پسرم رو بهروز میزارم ..
اما بهانه اصلی من برای گذاشتن این کامنت تبریک گفتن تولدتون هست ... عمو بهروز عزیز تولدتون مبارک انشالله صدمین سالگرد تولدتون رو خودم بهتون تبریک بگم .. انشالله همیشه سالم و سر حال باشید و تمام لحظاتتون پر از شادی باشه ...
https://sx02wg.blu.livefilestore.com/y1p6PkarzptSDkt0VXgkQLM4wcg1T9quH2TVQ18EcjkCk4L6zzeWZLDKjCgn_xcQDGrpYmTpzveCc8/Ana-Gift-2-copy-3.jpg?psid=1https://sx02wg.blu.livefilestore.com/y1p4VMIfKAsrLpyYhjyBNk3tYYwZS2Ae9trheGuGF62Cg2f-ZFD3G_CHGMgPb01hramG4tpvBpvEUA/Ava-Gift-1-copy-3.jpg?psid=1
   باور کنيد ديشب يکي از خاطره انگيز ترين شب هاي عمرم رو پشت سر گذاشتم . از کادوي نوه هايم گرفته تا پيام هاي تبريک هر يک از شما عزيزان که از اقصي نقاط دنيا و ايران برايم ارسال فرموده بوديد . بايد بگم .. سپاس از لطف همه شما ياران فرهيخته .. بقدري اسامي زياد هستند که نمي شود براي تشکر نام ان ها رو درج کنم .. فقط مي گم .. زنده باشيد . ششمين دهه عمرم رو با لذت پشت سر گذاشتم .. با عشق به شما عزيزان در مقابل انواع بيماري ها ايستاده ام .. و سر زنده و شاداب دستبوس يکايک شما سروران نازنين هستم ..
 

در پناه ایزد منان پاینده و جاوید باشید .
بهروز مدرسی .
اين مطلب ساعت ۸ بامداد بتاريخ چهارم دي ماه ۱۳۹۱ پايان يافت .

 پاینده و برقرار باد ارتشیان دلاور و قهرمان ایران

No comments:

Post a Comment